پیشنهاد سردبیرهوش مصنوعی

محیط کاری تیم هوش مصنوعی در شرکت‌های بزرگ جهان

کانال تلگرام  رسانه فناوری هوشمند

آگاهی از سیاست‌های کلی و وضعیت شرکت‌های بزرگ جهان در تشکیل تیم‌ هوش مصنوعی و شناخت محیط کاری این تیم‌ها، راه خوبی برای ایجاد الگو در کشورهای روبه‌پیشرفت در زمینه فناوری و هوش مصنوعی مانند ایران است. موضوع این مقاله، بررسی اجمالی محیط کاری تیم هوش مصنوعی در شرکت‌های بزرگ جهان است. روش این شرکت‌ها در «بهینه‌سازی عملکرد کارکنان» معمولاً مبتنی بر ایجاد روحیه همکاری و تعامل سازنده در محیط کاری است. در این مقاله برای نمونه از محیط کاری تیم هوش مصنوعی در پنج شرکت مهم جهان گزارشی مختصر به دست می‌دهیم.

دانلود فایل PDF و مشاهده عناوین ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” شماره ۱۷، بهمن‌ماه۱۴۰۰

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی گوگل

گوگل یکی از شناخته‌شده‌ترین شرکت‌هایی است که شناخت کارمندان را در افزایش بهره‌وری مؤثر می‌داند و میلیون‌ها دلار برای تحقیق در این امر هزینه کرده است. در این شرکت آنچه بر تیم هوش مصنوعی، که اصطلاحاً «مغز گوگل» خوانده می‌شود، با سرپرستی جف دین حکم‌فرماست هنجارهایی است که گوگل خود با تحقیقات گسترده‌اش به آن‌ها دست یافته است.

در سال ۲۰۱۱ گوگل بر ایجاد تیمی عالی متمرکز شد. به همین منظور بخش منابع انسانی گوگل همه چیز را در رفتار و روحیات کارکنان خود مورد بررسی قرار داد. از اموری ساده و پیش‌پاافتاده مثل اینکه کارکنان مختلف چقدر با هم غذا می‌خورند گرفته تا اینکه ویژگی‌های مشترک بهترین مدیران چیست.

مدیران ارشد شرکت گوگل مدت‌ها بر این عقیده بودند که ساختن بهترین تیم‌ها به معنای ترکیب بهترین افراد است. البته در ادامه طبق اظهارات آبیر دوبی، مدیر بخش تجزیه و تحلیل مردمی گوگل، پیشفرض‌ها و دسته‌بندی‌های متعارف و جزئی‌تر دیگری نیز در نظر گرفته شد. مثلاً اینکه «بهتر است افراد درونگرا را کنار هم بگذاریم» یا «تیم‌ها زمانی مؤثرتر هستند که چند دوست با هم در یک تیم نباشند»؛ اما معلوم شد که برای شناخت روش بهتر تا کنون تحقیق جامعی صورت نگرفته است.

گوگل سال بعد پروژه‌ای به نام «ارسطو» را برای بررسی نحوه عملکرد تیم‌ها کلید زد؛ ولی در نهایت، بررسی ۱۸۰ تیم از سراسر شرکت گوگل به یافتن یک الگوی مشخص برای چگونگی ترکیب افراد در تیم منجر نشد.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی گوگل

جولیا روزوفسکی، مدیر و رهبر بخش منابع انسانی گوگل، و همکارانش، بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعه‌شناسان متوجه مفهوم «هنجارهای گروهی» شدند و با گذشت بیش از یک سال ارزیابی بیش از صد گروه به این نتیجه رسیدند که رمز موفقیت و بهبود تیم‌های گوگل، درک کارکنان از هنجارهای گروهی و تأثیرگذاری بر آن است. اما مشکل اینجا بود که برخی از این هنجارها با هم در تضاد و تناقض قرار داشتند و لازم بود هنجارهای مهم‌تر از میان هنجارهای گروهی شناخته شود.

جهت مشاهده و دانلود ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” اینجا کلیک نمایید.

محققان در نهایت به این نتیجه رسیدند که با وجود اینکه همه تیم‌های خوب به یک شکل رفتار نمی‌کنند، آنچه تیم‌های «خوب» را از گروه‌های ناکارآمد متمایز می‌سازد، نحوه رفتار هم‌تیمی‌ها با یکدیگر است. «برابری در توزیع نوبت‌گیری مکالمه» یا به زبان دیگر مساوی بودن سهم هر یک از افراد تیم در اظهار نظر و همچنین بالا بودنِ «میانگین حساسیت اجتماعی» در تیم‌ها که وجود آن دو، منجر به ایجاد «ایمنی روان‌شناختی» یا «امنیت روانی» می‌گردد نیز در زمینه موفقیت تیم‌ها مؤثر است. در تیمی که دارای چنین ویژگی‌هایی باشد اعتماد بین فردی و احترام متقابل وجود دارد و در آن افراد به‌راحتی می‌توانند خود واقعی‌شان را بروز دهند.

با این‌همه از آنجا که کارکنان گوگل اغلب رشته مهندسی نرم‌افزار را برگزیده‌اند تا از صحبت در مورد احساسات خودداری کنند، ایجاد فضای مکالمه و حساسیت اجتماعی در میان آن‌ها با دشواری‌هایی روبه‌رو بود تا آنکه مت ساکاگوچی به عنوان مدیر سطح میانی وارد گوگل شد و از عدم رضایت نسبی کارکنان از کار تیم‌ها آگاهی یافت و توانست با روش مخصوص خود سطح تعامل و گفتگو را در کارکنان گوگل ارتقا بدهد. او که فردی ورزشکار نیز بود، در یک جلسه اعضای تیم گوگل را از راز خود که ابتلا به سرطان بود آگاه کرد.

پس از صحبت ساکاگوچی، یکی دیگر از هم‌تیمی‌ها ایستاد و برخی از مشکلات سلامتی خود را شرح داد. سپس دیگری درباره ماجرای تلخ و دشوار جدایی خویش صحبت کرد. در نهایت، فضایی صمیمانه‌تر در گوگل شکل گرفت و کارکنان از آن پس راحت‌تر می‌توانستند صادقانه درباره چیزهایی که آزارشان می‌داد یا اصطکاک‌های کوچک و آزارهای روزمره صحبت کنند. او متوجه شده بود که امنیت روانی با گفتگوهای عاطفی و ایجاد پیوندهای انسانی ارتباط تنگانگی دارد و واداشتن مردم به صحبت در مورد مبارزاتشان برای بحث در مورد هنجارهای گروه امری حیاتی است.

بر اساس آنچه گفته شد امروز در محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی گوگل، عناصری چون امنیت روانی و در پی آن تعامل و گفتگو از مهم‌ترین ارکان شمرده می‌شود.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی آمازون

شرکت آمازون به عنوان بزرگ‌ترین غول کسب‌وکار برخط (آنلاین) از تیم هوش مصنوعی برای گسترش شبکه خرید و فروش خود بهره بسیار می‌برد. جو حاکم بر محیط کاری تیم هوش مصنوعی شرکت آمازون، مانند اغلب بخش‌های آن مبتنی بر سختکوشی و فشار کاری است و همین باعث شده بسیاری از افراد آن را مناسب ندانند.

در آمازون به تیم کارمندان گوشزد می‌شود که در برابر سختی‌ها نباید هیچ ضعفی از خود نشان بدهند. شعار اصلی آمازون این است که اگر به دیواری برخورد کردید از آن بالا بروید.

آمازون کارکنان تیم هوش مصنوعی خود را ترغیب می‌کند که ایده‌های خود را با هم به اشتراک بگذارند تا با بررسی هر ایده از زاویه‌های گوناگون، حسن یا عیب‌ آن بهتر مشخص شود. سپس ایده‌های جدید تیم هوش مصنوعی برای کسب رأی و در نهایت بودجه اجرایی شدن در جلسات آمازون مطرح می‌شود. ریسک‌پذیری بالای آمازون در رشد و بروز نوآوری تیم هوش مصنوعی نقش اساسی دارد.

جف بیزوس، رئیس و بنیانگذار شرکت آمازون، به مدیریت داده‌محور علاقه دارد. او از بدو تأسیس آمازون (۱۹۹۴) با بوروکراسی، هزینه‌های بی‌رویه، و سهل‌انگاری، که آن‌ها را عامل نابودی کسب‌وکار می‌دانست، مخالفت جدی داشت. بیزوس، برای ایجاد دیسیپلین لازم در محیط کاری آمازون، نظرات خود را به شکل دستورالعملی روشن اما سختگیرانه برای درک هرچه بهتر کارکنان تدوین کرد و در اختیار بخش‌های مختلف ازجمله تیم هوش مصنوعی آمازون گذاشت.

دستورالعمل‌ها و حقوق کارمندان تیم هوش مصنوعی آمازون قوانینی شفاف دارد. هنجارهای تیمی آمازون به بخشی از زبان و آیین‌های روزمره آن تبدیل شده است و در مصاحبه‌های استخدامی، در جلسات کاری و در صف کارکنان در هنگام ناهار نیز نقل می‌شود. برخی از کارکنان آمازون این قوانین را حتی به فرزندان خویش هم آموزش می‌دهند. این نکته نشان‌دهنده نفوذ عمیق هنجارهای گروهی و اصول تعامل در میان کارمندان آمازون، به‌ویژه در تیم هوش مصنوعی آمازون به عنوان تیمی پیشرو است.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی تسلا

شرکت تسلا با مدیریت ایلان ماسک دارای تیم هوش مصنوعی بسیار قدرتمندی است. برخی صاحب‌نظران، اصل اساسی تعیین‌کننده خط مشی هر شرکت (و در نگاه کلان هر جامعه) را در طرح ساختار هرمی و الگوپذیری از افراد بالادست تفسیر می‌کنند. به نظر می‌رسد در شرکت تسلا آنچه بیش از هر چیز بر محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی اثرگذار بوده همین امر است. بدین معنی که ایلان ماسک، به عنوان مدیر تسلا در رأس هرم، با انگیزه و تلاش بسیار و بالا بردن ساعات کاری خود که گاه به ۱۶ ساعت در شبانه‌روز می‌رسد به الگویی مناسب در تیم هوش مصنوعی تسلا بدل شده است.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی تسلا

ماسک برنامه روزانه خود در تسلا را با نظم و دقتی مثال‌زدنی طراحی می‌کند. او پس از شش ساعت خواب شبانه، از ساعت هفت صبح تا دوازده ظهر، با تیم مدیریت خود مشغول نامه‌نگاری الکترونیک یا تماس صوتی و برگزاری جلسات استراتژی است. پس از یک ناهار کاری با قدم زدن در اطراف کارخانه او فعالیتش را از سر می‌گیرد. از ۶ عصر تا ۹ شب به خانواده اختصاص می‌یابد و بعد از آن باز نامه‌نگاری‌های الکترونیک و جلسات تسلا تا ساعت یک بامداد پی گرفته می‌شود. افراد تیم هوش مصنوعی تسلا نیز هرچند ساعات کمتری را به کار در تسلا اختصاص می‌دهند کمابیش از الگویی نزدیک به الگوی مدیر تسلا، که مبتنی بر انگیزه و تلاش و نوجویی است، پیروی می‌کنند.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی آی‌بی‌ام

تیم هوش مصنوعی در شرکت آی‌بی‌ام یا همان شرکت بین‌المللی ماشین‌های کسب‌وکار جایگاه مهم و ارزشمندی دارد. توماس واتسون، که توانست در دوره طولانی مدیریت خود در شرکت آی‌بی‌ام (از ۱۹۱۴ تا ۱۹۵۶) آن را به قدرتی بین‌المللی بدل کند، توجه به منابع انسانی را رکن اصلی آی‌بی‌ام می‌دانست و این سخن او هنوز مورد قبول مدیران آی‌بی‌ام است:‌ «آی‌بی‌ام شرکتی است متشکل از انسان‌ها نه ماشین‌ها، شخصیت‌ها نه محصولات، افراد انسانی نه ابزار مادی».

آی‌بی‌ام

شرکت آی‌بی‌ام در سال ۲۰۰۳ از کلیه کارکنان خود،‌ از جمله اعضای تیم هوش مصنوعی آی‌بی‌ام، برای اتخاذ سیاست‌های آتی خود نظرسنجی کرد و در نهایت بر اساس آن نظرات بیانیه ارزش‌های محیط کاری آی‌بی‌ام را با طرح سه ارزش اصلی «از خودگذشتگی برای جلب رضایت مشتریان آی‌بی‌ام»، «نوآوری‌های مهم برای شرکت آی‌بی‌ام و جهان» و «اعتماد و مسئولیت‌پذیری در همه ارتباطات» صادر کرد.

در محیط کاری تیم هوش مصنوعی آی‌بی‌ام ضمن توجه ویژه و همیشگی به نوآوری، اولویت با ایثار و اعتماد متقابل است. گرد هم آوردن کارکنانی خلاق، توانا و دلسوز در محیط کاریِ امن و آرام، رمز موفقیت آی‌بی‌ام در تشکیل تیم هوش مصنوعی بوده است.

محیط کاری تیم‌ هوش مصنوعی اِنویدیا

شرکت آمریکایی اِنویدیا، که در زمینه هوش مصنوعی گام‌های بلندی برداشته و در سراسر جهان شناخته شده است، از تیم هوش مصنوعی پرتوانی برخوردار است. در محیط کاری تیم هوش مصنوعی اِنویدیا تأکید بسیاری بر تعامل می‌شود. کارکنان تیم هوش مصنوعی اِنویدیا گذشته از همکاری گروهی و درون‌سازمانی،‌ در مواردی به همکاری گسترده‌تر و برون‌سازمانی نیز تشویق می‌شوند. این نکته حتی در آگهی‌های استخدامی که شرکت اِنویدیا برای تجهیز و تکمیل کادر تخصصی تیم هوش مصنوعی خود منتشر می‌کند نیز مورد تأکید ویژه واقع شده است.

منبع: هوشیو

کانال تلگرام  رسانه فناوری هوشمند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا