پنج ارکان اصلی تحول دیجیتال موفق
گاوراو مودی
ترجمه: علیرضا خدائی
حتی با داشتن استراتژی درست برای تحول دیجیتال، در صورتی که ارکان کلیدی مورد توجه قرار نگیرند، اجرای آن با مشکل مواجه خواهد شد.
مقدمه
- اختلالات و رقابت شدید، شرکتها را تحت فشار فزایندهای برای دستیابی به مزایای تحول دیجیتال قرار داده است.
- برای موفقیت در این مسیر، آنها باید بر ایجاد ارزش غیرخطی، رفع شکاف مهارتی و چابکی در معماری کسبوکار و فناوری تمرکز کنند.
- تمرکز بر داده به عنوان یک دارایی، امنیت سایبری و داشتن حکمرانی شفاف برای تصمیمگیری نیز حیاتی هستند.
به گزارش فناوری هوشمند و به نقل از ey؛ بر اساس نظرسنجی شاخص سرمایهگذاری دیجیتال (DII) از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ در سراسر جهان که توسط EYParthenon انجام شده است، انتظار میرود شرکتها همچنان در حالی که با فشار فزایندهای برای کسب نتایج روبرو هستند، به سرمایهگذاری در تحول دیجیتال ادامه دهند. همچنین فشار زیادی برای تسریع در راهاندازی محصولات و خدمات مبتنی بر فناوری و دستیابی به کارایی بر آنها وارد میشود.
بیش از ۴۰ درصد از مدیران اجرایی مورد بررسی، به دنبال رویکردی ساختاریافته برای اندازهگیری بازده سرمایهگذاری دیجیتال (ROI) خود هستند. با این حال، بسیاری از آنها مخارج عملیاتی یا سرمایهای دیجیتال یا ارزش بهدستآمده خود را در سال گذشته از نظر افزایش درآمد متناسب با کاهش هزینه و سرمایه در گردش نمیدانند.
علاوه بر این، سازمانهای تمرکز را از کارآمدی اصلی و عملیاتی داخلی خود به سمت محصولات و خدمات دیجیتال جدید تغییر میدهند که به آنها این امکان را میدهد تا به مشتریان نزدیکتر شده و درآمد کسب کنند.
بیشتر بخوانیم: پنج ستون و عامل اصلی در تحول دیجیتال موفق
مشتری در قلب تحول دیجیتال
بر اساس یافتههای نظرسنجی DII، مشتری همچنان در قلب اولویتهای دیجیتال اکثر شرکتها قرار دارد و تجربه مشتری (CX) به عنوان مهمترین نتیجه مثبت از سرمایهگذاریهای مهم دیجیتال شناخته شده است. بیش از نیمی (۵۵%) از مدیران اجرایی، «بهبود تجربه مشتری» را به عنوان حوزهای معرفی کردند که در آن تأثیر مثبتی از سرمایهگذاریهای دیجیتال خود دیدهاند.
دلیل این امر آن است که تحول دیجیتال، کسبوکارها را قادر میسازد تا تجربه و نقاط تماس با مشتری را بازآفرینی کنند تا ارتباط نزدیکی با آنها برقرار نمایند، استفاده از فناوریها و فرآیندهای نوظهور را برای دستیابی به برتری عملیاتی هماهنگ سازند و دادهها و بینشها را برای تسریع تصمیمگیری در زمان ورود به بازار استخراج کنند.
در مقابل، کسبوکارهایی که از سفر تحول دیجیتال خود عقب بمانند، با خطر از دست دادن مشتریان به نفع رقبا و کنار گذاشته شدن مواجه هستند. این پدیده که به «اثر ملکه قرمز» معروف است، موفقیت یک سازمان را به توانایی آن در برابری یا برتری بر پیشرفتهای رقبا وابسته میکند.
بررسی DII همچنین افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای موجود و پذیرش فناوریهایی مانند چتباتها، هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین، بلاکچین و واقعیت افزوده را نشان داد. بسیاری از شرکتها از طریق سرمایهگذاری در ابر و اینترنت اشیاء (IoT) در حال ساخت پلتفرمهای دادهای هستند. تعداد شرکتهایی که گزارش کردهاند از سرمایهگذاری در ابر، اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی به مزایای کامل دست یافتهاند، در سال ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۰، ۵۴ درصد افزایش یافته است.
اما حتی با داشتن استراتژی درست برای تحول دیجیتال و چشماندازی که به خوبی تبیین شده باشد، چرا برخی از شرکتها در مراحل مختلف اجرای این مسیر دچار مشکل میشوند؟
بیشتر بخوانیم: گام بعدی دستورکار تحول دیجیتال شما چیست؟
پنج ارکان اصلی اجرای تحول دیجیتال
شرکتها باید در تلاش برای تحول دیجیتال خود بر روی پنج ارکان اصلی تمرکز کنند تا به نتایج مطلوب دست یابند.
۱. تمرکز بر خلق ارزش غیرخطی و تمایز
رویکرد غیرخطی به خلق ارزش که مستلزم تغییر فرهنگ سازمانی برای تداوم تحول دیجیتال است، مهمترین عامل برای اجرای موفق به شمار میرود. مطالعه «رهبری تحول: انسان در مرکز» که توسط تیمهای EY و دانشکده بازرگانی دانشگاه آکسفورد انجام شده است، نشان داد که عوامل پیچیدهای که بر موفقیت یا شکست یک تحول تأثیر میگذارند، ریشه در رفتار عاطفی انسان دارند. بنابراین، سازمانها نیاز به ایجاد فرهنگ تغییر و درک وابستگیهای متقابل مرتبط با رفتار عاطفی کل نیروی کار و ذینفعان کلیدی ارشد دارند.
۲. رفع شکاف مهارتی
سازمانها در طول مسیر تحول به مجموعه مهارتهای مناسبی نیاز دارند و همچنین به یک برنامهی جامع برای ارتقاء قابلیتهای نیروی کار برای تداوم تحولهای جاری و آتی احتیاج دارند.
بررسی «بازآفرینی کار» توسط EY نشان داد که ۸۴ درصد از کارفرمایان انتظار دارند هوش مصنوعی مولد (GenAI) در محیط کار مورد استفاده قرار گیرد. با وجود این انتظارات، تنها تعداد کمی از آنها اولویت را بر آموزش مهارتهای GenAI گذاشتهاند. سازمانها برای انجام مؤثر این کار، ممکن است نیاز داشته باشند مهارتهایی را که در حال حاضر جزو مهارتهای اصلی محسوب نمیشوند، القا کنند و مجموعه مهارتهای اصلی موجود را برای پوشش دادن بیش از صرف اصول ضروری در هر بخش، توسعه دهند.
بیشتر بخوانیم: نقش رایانش ابری در تحول دیجیتال
۳. حفظ چابکی در معماری کسبوکار و فناوری
معماری چابک کسبوکار و فناوری میتواند به عنوان زیرساختی برای تحول عمل کند. اکثر سازمانها دارای سیستمهای تکهتکهشده هستند – ترکیبی از سیستمهای قدیمی و مجموعههای دیجیتالی جدید. سیستمهای تکهتکهشده و معماری انعطافناپذیر، توانایی سازمان را در ارائه تجربهای یکپارچه به مشتریان محدود میکند و منجر به فرآیندهای ناکارآمد میشود. پتانسیل کاوش در مدلهای کسبوکار، مشارکتها و محصولات آتی، به چابکی چشمانداز فناوری سازمان بستگی دارد. سازمان باید اطمینان حاصل کند که برنامههای کاربردی و زیرساخت فناوری آن به عنوان عملکردهای مجزا در نظر گرفته نمیشوند. در عوض، تحول آن باید با استراتژی و نتایج کسبوکار همسو باشد.
۴. داده را به عنوان یک دارایی ببینید و امنیت سایبری را جدی بگیرید
با همخوانی با رکن اول در مورد رویکرد غیرخطی به خلق ارزش، داده باید به عنوان یک دارایی در نظر گرفته شود و بر همین اساس مدیریت شود. داراییهای داده با استفاده افزایش مییابند، بنابراین رفتار با داده به عنوان یک دارایی باید استراتژیک باشد. با این حال، این امر اغلب با ساختارهای عملیاتی موجود، سیستمهای تکهتکهشده و فقدان مالکیت مشخص داده در درون یک سازمان پیچیده میشود. داده همچنین به زیرساختی برای سازمان تبدیل میشود تا از پیشرفتهای فناوری داده یا هوش مصنوعی برای ایجاد یک بنگاه بدون اصطکاک استفاده کند.
با دیجیتالی شدن بیشتر سازمان، آسیبپذیری آن در برابر حملات سایبری افزایش مییابد و خطر نقض دادهها و حریم خصوصی را بیشتر میکند. برای مقابله با این تهدیدات، سازمانها باید راهحلهای فناورانه را با در نظر گرفتن امنیت سایبری طراحی و اجرا کنند، که با سیاستهای جامع حفاظت از دادهها و حریم خصوصی پشتیبانی میشود.
بیشتر بخوانیم: ارزش تحول دیجیتال؛ با بررسی بانکداری
۵. تعیین سیاستهای حکمرانی شفاف در خصوص تصمیمگیری
تحولات برای یک سازمان، کارکنان، مشتریان و بازیگران مرتبط با اکوسیستم آن، فشرده هستند. برای هر تصمیمی، تمرکز بر نتایج تجاریِ پیشبینیشده در ابتدای تحول، حیاتی است. اغلب اوقات، در میان پیچیدگیهای فرآیند تحول، چنین تمرکزی ممکن است از بین برود و باعث شود که تحول، شتاب خود را از دست داده و از مسیر منحرف شود. یک مدل عملیاتی صحیح، تصمیمگیری شفاف، تمایل رهبران برای پذیرش مصالحه در تصمیمات و رعایت برنامه زمانبندی نیز برای موفقیت حیاتی هستند. علاوه بر این، برای تیم رهبری و هیئتمدیره، تعیین سیاستهای حکمرانی شفاف در خصوص تصمیمگیری در ابتدای برنامه، امری حیاتی است.
نتیجه
تطابق مداوم پنج ارکان فوق در تحول دیجیتال با اهداف کوتاهمدت و میانمدت و تأکید بر فوریت و به موقع بودن، برای موفقیت بلندمدت تحول دیجیتال حیاتی است. رهبران سازمان باید در مورد پیشرفتهای فناوری و روندها بهروز باشند و در عین حال، اشتراک دانش را بین کارکنان تشویق کنند. این امر به آنها کمک میکند تا با ظهور چالشها، فرآیند تحول دیجیتال را تطبیق داده و آن را تنظیم کنند. سازمانها با بهکارگیری این اصول با هدف ارائه تجربیات برتر به مشتری، میتوانند خود را در دنیایی به طور فزاینده رقابتی و پیچیده، بهتر برای موفقیت موقعیتیابی کنند.
متن زیر در تحریریه رسانه ” فناوری هوشمند” تهیه شده است و نشر آن با ذکر نام مولف و منبع و لینک متن بلامانع است.
- پنج ارکان اصلی تحول دیجیتال موفق
۲۸ دیدگاه ها