عقبگرد تهران از شهر هوشمند؟
هوشمندسازی واژهای است که این روزها با قطعی و کندی اینترنت و در پی آن ایجاد اختلالهای مدام، بیش از هر زمان دیگری لوکس بودنش را به رخ میکشد؛ واژهای که اما فارغ از شرایط فعلی، یک الزام برای مدیریت کلانشهرهای دنیا است و خدماتدهی و حکمرانی بدون آن، عملا نه کارآیی دارد و نه امکانپذیر است. در این میان یکی از سازمانهای عریض و طویل و پرمراجعهای که در ابتدای صف هوشمندسازی قرار دارد، شهرداری پایتخت است؛ اما سهم تهرانیها از تمام هوشمندسازی که قرار بوده ابعاد مختلفی از زندگی روزمرهشان را شامل شود به یک سامانه محدود شده؛ «تهران من».
جالب اینجاست که این سهم ناچیز هم در شرایطی به تهرانیها رسیده که «هوشمندسازی» واژهای پرکاربرد در ادبیات مدیران شهری است و شاید کمتر مدیری در شهرداری باشد که حداقل یک جمله پرطمطراق با «هوشمندسازی» خلق نکرده باشد؛ اما همه این زیبایی، تنها در کلمات خلاصه شده و پا در میدان واقعیت و عمل نگذاشته؛ کنکاش در چرایی همین ناکامی، شاید کلید بسیاری از مشکلات تهران باشد؛ از شفافیت تا خدماترسانی سریع، دقیق، کارآمد و البته سالم و قانونمند.
علیاصغر قائمی، رئیس کمیته هوشمندسازی شورای شهر تهران که چند سال سابقه مدیرعاملی سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران را دارد درباره وضعیت هوشمندسازی در تهران گفت: هوشمندسازی تعبیر توسعهیافتهای از خدمات الکترونیک است. به گونهای که در گذشته از تعابیری همچون شهر الکترونیک و دولت الکترونیک سخن میگفتند و حالا صحبت از هوشمندسازی است و هر چقدر تکنولوژی و فناوری توسعه پیدا کند، این تعابیر هم متناسب با آن توسعه پیدا میکند؛ به عنوان مثال حدود یک دهه پیش به جای استفاده از واژه شهر هوشمند از واژه «شهر همه جا در دسترس» استفاده میشد؛ از این رو نباید خیلی خودمان را اسیر این تعابیر کنیم که این تعابیر یعنی چه و به دنبال چه چیزی هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که مقصود از شهر هوشمند چیست؟ گفت: اگر تعبیر توسعهیافته شهر الکترونیک را در قالب شهر هوشمند بپذیریم به این معنا است که مثلا وقتی وارد یک سرویس میشوید و یک بار احراز هویت میشوید دیگر نباید سرویس مشابه، مجددا از شما بخواهد که احراز هویت شوید که بر این اساس در بند «و» تبصره ۷ قانون بودجه در سال ۱۴۰۱ دولت مکلف شده پنجره ملی خدمات الکترونیک را برای کل کشور راهاندازی کند و وزارت ارتباطات نیز باید زیرساختها و استانداردهایش را فراهم سازد و همه دستگاهها نیز مکلف هستند که پنجره خود را بسازند و در پنجره ملی نیز برایش دسترسی بگذارند.
وقتی از پنجره ملی وارد یک خدمت میشوید که احراز هویت میشوید دیگر معنی ندارد وقتی وارد بخشهای جزئیتر شدید دوباره از شما احراز هویت بخواهند و این یکی از مصادیق هوشمندسازی خدمات شهروندی است. میتوانید این تعبیر را به بسیاری مصادیق دیگر تعمیم دهید؛ مثلا اگر حسابهای بانکی شما برای دولت مشخص است و برای مثال در شهرداری تهران میخواهیم طرح ترافیک به صورت موقتی، مدتدار یا دائمی یکساله به مردم ارائه دهیم، با اتصال این رشتههای اطلاعاتی میتوانیم کار مردم را خیلی سرعت ببخشیم. البته همه اینها باید با اطمینانبخشی به فرد خدمتگیرنده باشد؛ به عبارتی دیگر خدمتگیرنده وقتی وارد یک پایگاه اطلاعرسانی یا خدمتی میشود نباید فکر کند ما همه اطلاعات شخصیشان را داریم؛ ما بخشی از اطلاعات را نزد خود نگه میداریم و زحمت بهرهبردار را کم میکنیم که به سرعت عملیات کمک میکند، نه اینکه تصور منفی به مخاطب منتقل کند.
قائمی با اشاره به روند همیشگی هوشمندسازی گفت: مسیر هوشمندسازی پروژهای نیست که بگویم یک تاریخ آغاز و پایان داشته و آن را افتتاح کنیم، چرا که تکنولوژی و فناوری روزبهروز فرصتهای جدیدی را به ما معرفی میکند و امکانات جدید معرفی میشود. پیشتر گوشیهای هوشمند در اختیار مردم نداشتیم ولی امروز همه انتظار دارند با این گوشیهای هوشمند بتوانند همه کارهایشان را انجام دهند از اینرو مسیر هوشمندسازی یک مسیر پایانناپذیر است و باید تلاش کنیم که در زمینه تکنولوژی از امکانات مطلوب برای بهبود شرایط زیست در شهر برای مردم استفاده کنیم.
وی ادامه میدهد: در تبصره ۱۵ قانون بودجه سال ۱۴۰۱ شهرداری تهران چهار ماه مهلت داده شده تا سند جامع هوشمندسازی شهرتهران برای این دوره مدیریت شهری تدوین شود و میبایست این سند با تاکید بر مسائل اصلی و اولویتدار شهروندان، شهر و شهرداری در اولویت طراحی باشد و تعامل با سایر دستگاهها را افزایش دهد؛ مثلا وقتی فردی پروانه ساختمانی میگیرد تا یک تکواحدی را به چهار واحد تبدیل کند، طبیعتا چهار کنتور برق، آب و گاز، چهار خط تلفن و چهار کد پستی میخواهد و درسامانههای هوشمندسازیشده باید بلافاصله با تعامل بین دستگاهها تشکیل پرونده این مالک نزد ادارههای آب، گاز، برق، مخابرات و پست انجام شود و اگر این اتفاق بیفتد و تعاملات بینبخشی در حوزه مدیریت شهری صورت گیرد بخش عمدهای از هوشمندسازی خود به خود اجرا میشود اما شهرداری به این تکلیف قانونی که اتفاقا پیشنهاد خودشان در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بوده و چهار ماه مهلت داشته عمل نکرده و حتی گزارش پیشرفتی هم دریافت نکردیم که چند درصد از این سندی را که قرار است، تهیه شود آماده کردند و بنده این را در صحن شورا متذکر شدم و امیدوارم سرعت ببخشند چون نیمی از سال تمام شد و در نیمه دیگر سال تا سند را بیاورند و مصوبه شورا را بگیرند احتمال دارد امسال را از دست بدهیم. البته حوادثی که چند ماه گذشته شهرداری دچارش شد (هک سامانهها) شاید موجب شده قدری سرعت این کار گرفته شود اما امیدواریم آن را تسریع ببخشند.
قائمی در پاسخ به این پرسش که به نظر میرسد مدیران شهری دغدغهای در امر هوشمندسازی تهران ندارند، گفت: نمیشود گفت دغدغه ندارند؛ برداشتم این است که در اولویتشان نیست که این مساله نیز پذیرفتنی نیست، چراکه شهردار تهران در این دوره هر بار که به شورا آمدند چه جلسات رسمی و چه غیررسمی بیان کردند که موضوع هوشمندسازی یکی از اولویتهای ماست اما در عمل هنوز اقدامی ندیدهایم.
وی با بیان اینکه نه تنها در هوشمندسازی شرایط خوبی نداریم بلکه در حوزههای دیگر هم عقبماندگیهایی دیده میشود، گفت: در حوزه هوشمندسازی شهردار تهران قولهایی داده و در گزارش عملکرد یک ساله که یک ماه پیش در صحن شورا ارائه داد قول داد که اقدامات عاجلی را در یکی دو ماه آینده به ثمر برسانند که البته از این اقدامات هم اطلاعی نداریم و در کل اقدام ملموسی که بگویم که چه اقدامات شاخصی در این حوزه انجام شده به دست من نرسیده است.
قائمی افزود: شهرداریها و از جمله شهرداری تهران یکسری ماموریتهای بنیادی دارند که یکی از ماموریتهای اساسی حوزه حمل و نقل است. در حوزه حمل و نقل از هوشمندسازی انتظار داریم زمان رسیدن وسیله نقلیه عمومی را از قبل بدانیم، همه پرداختها به صورت هوشمند و الکترونیکی و بدون جابهجایی پول نقد باشد، به لحظه بگویند شرایط ترافیک تهران به چه شکل است و شرایط آلودگی شهر تهران را به لحظه روی گوشیهای موبایل دریافت کنیم که بخشهایی از این کارها انجام شده اما چون همه این اقدامات انجام نشده است از این رو تا هوشمندسازی در حوزه حمل و نقل کار زیادی باقی مانده است. ماموریت دیگر شهرداریها حوزه عمران و شهرسازی است که هوشمندسازی بستر صدور پروانه و کاهش صدور آن قولی بود که زاکانی به شورا داده و حتی دراین زمینه مصوبه شورای شهر به تصویب رسید که هنوز چیزی از شهرداری ندیدیم. یک ماموریت دیگر شهرداری که خیلی مهم است مسائل خدمات شهری است.
در حوزه خدمات شهری مسائل رفت و روب، نظافت، فضای سبز، مبارزه با حیوانات موذی، فروشگاههای زنجیرهای، ساماندهی مشاغل و انواع و اقسام ماموریتهایی که شهرداری در این حوزه دارد را در قالب خدمات شهری میبینیم که بخشی از اینها به صورت بسیار جزئی هوشمند شده؛ مثلا در میادین ترهبار که بحث فروش مواد پروتئینی و میوه و سبزی را در شهر انجام میدهند سامانههایی هست که نرخ آنلاین اعلام میکنند ولی حضورشان در زندگی مردم خیلی ملموس نبود. در کل وارد هر کدام از ماموریتهای شهرداری بشویم تعداد بسیار زیادی از مصادیق کارکرد حوزه هوشمندسازی دیده میشود که بخشهایی هوشمند شده و بخشهایی نه!
رئیس کمیته هوشمندسازی شورای شهر تهران با بیان اینکه در حوزه هوشمندسازی شهرداری تهران توان بالقوه خوبی از جهت نیروی انسانی دارد، درباره روند هوشمندسازی گفت: در فرآیند هوشمندسازی نقاط قوت کم و بیش وجود دارد اما راضی شدن به وضع موجود باعث سکون میشود و مسوولان نباید به وضع موجود راضی باشند و همواره باید خود را با سازمانها یا افرادی که کیفیت بهتری از نظر خدمترسانی دارند مقایسه کنند. در دو دهه گذشته شهرداری تهران بین شهرداریها و سایر دستگاههای دولتی رتبه برتر و نخست را در کشور داشت ولی در پنج، شش سال گذشته به تدریج این جایگاه را از دست داده و بخشی از این عقبماندگی ناشی از عدم درک صحیح و کامل از سوی برخی مدیرانی بوده که متولی این حوزه بودند و همچنین عدم تامین منابع و عدم تامین بودجههای لازم؛ ولی چیزی که از همه خیلی مهمتر است اراده مدیریتی است که این را هم به عنوان یک کار مانند سایر کارها در حاشیه فعالیتهای خود میبینند؛ در حالی که اگر قائل به این اولویت باشند این مسیر تعالی با جدیت دنبال خواهد شد.
قائمی در پاسخ به این پرسش که آیا هک سامانههای شهرداری باعث عقبگرد هوشمندسازی در تهران شده، گفت: نمیشود گفت عقبگرد داشته ولی کاهش سرعت و توقف را میتوان مطرح کرد و امیدواریم زودتر مشکلات در همه زمینهها رفع شود.
منبع: دنیای اقتصاد