توسعه پایدارگفت و گو

حفظ منابع آب سازگاری با تغییر اقلیم سازگار و مدیریت هوشمند

کانال تلگرام  رسانه فناوری هوشمند

بنا به اعتقاد برخی کارشناسان، باوجود اینکه کشور ما در کمربند بیابانی دنیا قرار دارد، هنوز آبخیزداری شهری را در کشور عملیاتی نکرده‌ایم، حتی با به زیر آسفالت بردن بخش زیادی از پهنه‌های کشور توان ذخیره آب زیر زمینی در مناطق شهری کاهش داده شده است.

بنا به اعتقاد برخی کارشناسان، باوجود اینکه کشور ما در کمربند بیابانی دنیا قرار دارد، هنوز آبخیزداری شهری را در کشور عملیاتی نکرده‌ایم، حتی با به زیر آسفالت بردن بخش زیادی از پهنه‌های کشور توان ذخیره آب زیر زمینی در مناطق شهری کاهش داده شده است. در واقع، پهنه‌های آسفالت مانع اصلی جذب آب در زمین است و به‌نظر می‌آید، وقت آن رسیده که از سازکارهای نوین در آبخیزداری شهری بهره گرفته شود. صمت در گفت‌وگو با پدرام جدی، کارشناس آب و مشاور رسانه‌ای سازمان محیط‌زیست، به بررسی راه‌حل‌های مهم مدیریتی منابع آب پرداخته است.

مدیریت آب از نوع هوشمند

دسترسی به آب از موارد حیاتی برای انسان است و استفاده از آن به‌شکل بهینه، بسیار مهم است. بنا به گزارش سازمان ملل متحد، تا سال ۲۰۲۵ حدود ۱/۸ میلیارد نفر از جمعیت جهان با مشکل کمبود آب مواجه خواهند شد و انتظار می‌رود تا همین سال، ۷۰ درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند و کمابیش نیمی از جمعیت از مشکلات کمبود آب، رنج ببرند. امروزه برنامه‌ریزان در بسیاری از شهرهای جهان از مدیریت هوشمند آب برای نظارت بیشتر و بهتر بر زنجیره تامین آب از دسترسی به منابع آب تازه گرفته تا جمع‌آوری و بازیافت پسماندهای آبی برای جبران کم‌آبی، بهره می‌گیرند.

 مدیریت هوشمند آب شامل تجهیزات مربوط به اینترنت اشیا برای مدیریت آن همچنین سیستم‌ها و نرم‌افزارهایی است که تولید، توزیع و مصرف آب را بهینه می‌کند. از اقداماتی که می‌تواند در مدیریت آب و پایان دادن به بحران کمبود این مایع حیاتی موثر واقع شود، استفاده از سیستم‌های توزیع خودکار است که از طریق سنسورهایی محقق می‌شود و کنترل تامین آب را در پی دارد. بسیاری از مدیران حتی از سنسورها برای آبیاری هوشمند بهره می‌گیرند و از این طریق مصرف آن را به‌حداقل می‌رسانند.

“فناوری هوشمند” رسانه تخصصی انقلاب صنعتی چهارم

شرح کامل گفت‌وگو با پدرام جدی، را در ادامه می‌خوانید.

یکی از مشکلات  اساسی کشور حفظ منابع آب در کشور است و باتوجه به هدررفت بیش از ۷۰ درصدی آب در بخش کشاورزی، بهنظر شما راهکارهای مدیریتی بیشتر باید در چه زمینههایی از مدیریت منابع آب عملیاتی شوند؟ بهعبارت دیگر، اصلیترین رویکردی که باید در بحث مدیریت آب بهکار گرفته شود، چیست؟

واقعیت امر این است که شرایط بد منابع آبی در کشور برای کسی پوشیده نیست. امسال هم در بسیاری از استان‌ها با خشکسالی آسیب‌زننده مواجهیم. کتابی بودن سدها و کشاورزانی که در مضیقه هستند، گواه خوبی است تا بگوییم کشور ما روز به روز به بحران آب نزدیک‌تر می‌شود و با چالش‌های جدی در بحث تامین مواد غذایی روبه‌رو خواهیم بود و نمی‌توان این وضعیت را  کتمان کرد.

اینکه بگوییم کمبود آب در کشور ناشی از الگوهای بارشی است و به‌عبارتی آن را به طبیعت ربط بدهیم، به‌نوعی طفره رفتن از موضوع بکارگیری روش‌های جدید مدیریت منابع آب است. اگر با دیدی بلندمدت به الگوی بارشی کشور نگاه کنیم، باوجود باران‌های اخیر رگباری شکل و خشکسالی امسال پاییز، در مجموع، میزان بارش به‌میزان معناداری تغییر نکرده است. در حقیقت، جنس بارش‌ها تغییر کرده و میزان ورودی آب به کشور کمابیش یکسان بوده است. در نتیجه، مدل و نوع بارش تغییر کرده و از سویی چون نظام مدیریت منابع آب کشور مبتنی بر الگوهای قبلی بارش است، هنوز نتوانسته با این الگوها خود را تغییر بدهد. برای مثال، در پاییز امسال ما باید شاهد الگوهای بارشی طولانی‌مدت و چندروزه در نیمه شمالی کشور و در زمستان شاهد برف باشیم، اما در سال‌های اخیر این نظم تغییر کرده و الگوی بارش به‌سمت رگباری رفته است،بنابراین باید مدیریت متناسب با آن تغییر کند.

باوجود این تفاسیر، شما معتقد هستید تغییر اقلیم موجب تغییر سناریوهای اقلیمی شده است و مدیریت منابع آب در کشور باید براساس این تغییر اقلیم همسان شود و سازگاری پیدا کند. حال بهنظر شما این روشهای سازگاری بر چه مواردی اشاره دارد؟

این شرایط تنها به کشور ما مربوط نیست و بخشی از اروپا هم درگیر است، اما چون میزان آب ورودی در کشورهای اروپایی بالا است، مانند کشورمان با بحران آب گلاویز نشده‌اند. در بحث روش‌های مدیریتی، از آنجایی که بخش زیادی از مصرف آب کشور در کشاورزی به‌هدر می‌رود، مخاطبان لازم است بدانند حدود ۷۱ درصد از کل بارش، نزدیک‌ به ۴۱۲ میلیارد مترمکعب از آب کشور تبخیر می‌شود و به‌صورت کامل از دست می‌رود. البته ناگفته نماند که تبخیر جزئی از چرخه آب است و لازم است، وجود داشته باشد، اما می‌توان با اصول و روش خاصی میزان آن را در کشور کاست. بخشی از تبخیر بالای کشور به وضعیت جغرافیایی کشور برمی‌گردد، اما تخریب پوشش گیاهی و بافت خاک هم اثر جدی و قابل‌لمسی دارد. به‌عبارت روشن‌تر، با تغییر پوشش گیاهی در اراضی سطحی کشور، شرایط تبخیر بیش از اندازه فراهم می‌شود، بنابراین توجه داشته باشیم که مهم‌ترین بخش ازدست‌رفته آب در بخش تبخیر است. برای مثال، در پاییز سال گذشته، شاهد ریزش باران چندروزه در نیمه جنوبی کشور بودیم. در شهر کنارک در یک روز ۲۴۰ میلی‌لیتر بارندگی در یک روز اتفاق افتاد، یعنی از میانگین سالانه کشور هم بیشتر. اتفاقی که افتاد، این بود که بخشی زیادی از این آب در بستر آب‌های سطحی وارد خلیج‌فارس شد و بخشی دیگر هم که رقم قابل‌ملاحظه‌ای است، تبخیر شد. حال اگر بتوان با روش و شیوه‌هایی سرعت آب را در بالادست کاهش داد تا فرصت جذب آب توسط زمین فراهم شود، می‌توان نسبت به نگهداشت آب در سال‌های آتی و مواجهه درست با بحران آبی کشور امیدوار بود. در واقع، با شیوه‌هایی می‌توان آب را به داخل زمین تزریق کرد.

هدر رفت آب در بخش تبخیر موضوعی است که بهندرت از زبان کارشناسان منابع آب شنیده شده و شاید امروز زمان آن فرارسیده باشد که به تمام جنبههای منابع آب توجه شود. حال ارزیابی شما از فناوریهای موجود در بحث نگهداشت منابع آبی از سوی دانشبنیانها و فناوران چیست؟ آیا میتوان آینده مدیریت منابع آبی کشور را با توان دانشبنیانها فارغ از بحرانهای پیشبینیشده در نظر گرفت؟

همان‌گونه که اشاره شد، تاکنون مولفه‌های اقلیمی در بحث مدیریت منابع آب در نظر گرفته نشده است و در این سال‌ها فقط تلاش به جمع‌آوری آب کرده‌ایم. اقلیم کشور ما اجازه ساخت سدهای عظیم را نداده است. به‌عبارت دیگر، باوجود مولفه‌های اقلیمی کشور نباید سدهای بزرگ ساخته می‌شدند و باتوجه به زاویه مستقیم خورشید در بیشتر روزهای سال به‌ویژه در نیمه جنوبی کشور که تعداد روزهای آفتابی بیشتر از روزهای ابری است، حجم زیادی از آب‌های ذخیره‌شده در سدها به‌ دست تبخیر از دسترس خارج می‌شود. بنابراین حداقل در این بخش از کشور نباید سدهای بزرگی می‌ساختیم. در بحث کشاورزی اگر بخواهیم هدررفت آب را بر گردن کشاورز بیندازیم، باز هم ناشی از کم‌کاری مسئولان امر است، چرا که وظیفه کشاورز به‌کار گرفتن شیوه‌های نوین در کشاورزی نیست. این روند باید با سازکار دولتی و خصوصی در کشور نهادینه می‌شد. از یک‌سو هم، بیشتر کشاورزان ما خرده‌مالک هستند و با استفاده از دانش گذشتگان خود به کشت می‌پردازند. شاید پیگیری روش‌های صرفه‌جویی در مصرف آب را مقرون به‌صرفه نمی‌دانند. به‌اعتقاد من، یکی از اقداماتی که در بدو امر باید انجام داد، بهره‌وری است. در واقع، می‌توان با نهادینه کردن مفهوم بهره‌وری در ذهن کشاورزان، از آنها بخواهیم که با روش‌های نوین، محصول بیشتری تولید کنند تا به سوددهی بالاتری هم برسند. برای مثال، میانگین تولید گندم دیم در دنیا حدود ۴ تا ۴.۵ تن است. این عدد در کشور ما ۱.۵ تن است، یعنی هر هکتار در جهان بدون آبیاری دستی ۴ تا ۴.۵ تن گندم می‌دهد. محصولات دیگر هم، چنین شرایطی دارند و فاصله تولید محصولات کشاورزی در هر هکتار کشورمان با دنیا زیاد است. در مثالی دیگر، میانگین گندم بدون دیم در جهان به‌ازای هر هکتار ۹ تن است، اما در کشور ما به ۴.۵ تن می‌رسد. البته  ناگفته نماند که در بخش‌هایی از اراضی کشاورزی استان کرج برداشت گندم آبی به ۹ تا ۱۰ تن در هر هکتار هم رسیده است، بنابراین با روش‌های بهره‌وری می‌توان میزان تولید محصولات کشاورزی را با همین میزان منابع آب افزایش داد. این هدف به نوع مدیریت کشاورزی، بذری که استفاده می‌کنیم، زمان کاشت و برداشت، سمومی که استفاده می‌شود و ادواتی که داریم بر می‌گردد. با اینکه سیستم آبیاری کشور در سال‌های اخیر و با دادن یارانه‌ها به‌آرامی به‌سمت آبیاری قطره‌ای رفته است، اما واقعیت امر این است که این روش‌های فناورانه هم متناسب اقلیم کشور نیستند. شاید شرایط را نسبت به گذشته بهتر کند، اما آن میزان از شرایط ایده‌آل برای حفظ منابع آبی را در اختیار برنامه‌ریزان نمی‌گذارد.

به‌اعتقاد من، آبیاری زیرسطحی روش استاندارد و درستی است که می‌توان با کمک آن به بهره‌وری و صرفه‌جویی حداکثری در کشور رسید، چرا که این نوع از آبیاری کمترین میزان هدررفت را دارد. در این روش آب تبخیر نمی‌شود و به‌طور مستقیم وارد زیرسطح زمین می‌شود و ریشه گیاه را آبیاری می‌کند. دانش و فناوری که تا حدی دانش‌بنیان‌های فعال در کشور آن را به کار گرفته‌اند، استفاده از داده‌های ماهواره‌ای است و به‌واسطه این داده‌ها می‌فهمیم که کدام قسمت از زمین کشاورزی، آب بیشتری استفاده کرده یا آبیاری کمتری شده است یا اینکه چه زمانی برای آبیاری مناسب است. اگر بخواهیم چنین امکاناتی، در راستای اقتصادی شدن پیش بروند، باید در زمین‌های بزرگ پیاده‌سازی شوند. همان‌گونه که پیش‌تر هم اشاره شد، بیشتر کشاورزان در کشور، خرده‌مالک هستند و شاید استفاده از این امکانات چندان به کارشان نیاید. حال اگر متولیان امر با برنامه‌ریزی‌های دقیق کشاورزان را به‌صورت پیوسته هدایت کنند، این داده‌ها و امکانات کمک زیادی می‌کنند. در کل داده‌پردازی، کارآمدی و کارآیی بالایی دارد که می‌توان با استفاده از آن به بهره‌وری بالا در کشاورزی رسید.

باتوجه به اینکه به آبیاری زیرسطحی اشاره کردید، ابتدا ضمن تشریح فرآیند این نوع آبیاری، کدام کشور توانسته از این روش به بهرهوری بالا برسد؟

در این حوزه رژیم صهیونیستی پیشرو است و توانسته بیشتر زمین‌های کشاورزی خود را از طریق آبیاری زیرسطحی به حداکثر بهره‌وری برساند. خوشبختانه در کشور دانش آن را داریم و جزو فناوری‌های های‌تک هستیم، اما هنوز فراگیر نشده است. در این روش به‌جای اینکه زمین‌های کشاورزی با مدل‌های مختلف از روی سطح آبیاری شوند، با سازکارهای فنی نظیر طیف‌هایی نواری و … از زیرسطح زمین، جایی که نزدیک به ریشه است، فرستاده می‌شود. این فرآیند باعث می‌شود که تبخیر به صفر برسد و علف‌های هرز هم از آب استفاده نکنند و باعث مصرف آب هم به‌شدت کاهش پیدا می‌کند.

آیا اصلاح ژنتیکی و تولید بذرهایی با فناوریهای روز که به کمآبی یا نمک مقاوم هستند، میتواند بهعنوان یک راهکار اصلی در مدیریت منابع آب بهحساب بیاید؟

بخشی از منابع آبی کشور که بدون‌استفاده باقی مانده، شور است. همچنین، مناطقی در کشور هستند که باوجود منابع آبی فراوان، زمین و خاک کشاورزی شور است.

کشاورزان رغبتی برای کاشت ندارند، اما اگر بذری تولید شود که مقاوم به شوری زمین یا آب شود، می‌توان کشاورزان را هم به کاشت محصول اقناع کرد. این فرآیند باعث می‌شود برخی ظرفیت‌های مغفول و دست‌نخورده کشور فعال شوند و فشار کمتری به دیگر منابع مورد‌استفاده بیاید. خوشبختانه شرکت‌های دانش‌بنیان توانسته‌اند، در این زمینه فعالیت‌هایی را به‌ثمر برسانند، اما هنوز در سطح وسیع عملیاتی نشده است.

از آنجایی که مصارف آب شرب یکی از حیاتیترین بحثها در مصرف آب است، چه اقداماتی را باید در این بخش از مدیریت منابع آب عملیاتی کرد؟

بین ۷ تا ۱۱ درصد مصرف آب کشور در حوزه مصارف خانگی و آب شرب است و عمده هدررفت آب در این زمینه در کلانشهرها است. بنابراین تنها عامل هدررفت آب در این بخش، شبکه‌های آبی زیر زمین است که نیاز به نوسازی دارد. البته ناگفته نماند که نوع مصرف شهروندان هم در بحث هدررفت آب شرب هم اثرگذار است. معضلی که در این زمینه وجود دارد، این است که یارانه دولت با میزان مصرف آب تغییر نمی‌کند. این روند نه عادلانه است و نه منطقی. در واقع، به فردی که مصرف بیشتری دارد، باید یارانه کمتری تعلق گیرد نسبت به فردی که مصرف کمتری دارد، بنابراین این  نوع مدیریت اشتباه است و پیشنهاد می‌شود یارانه به شهروندانی که استفاده نامعقول دارند، پرداخت نشود. نظیر افرادی که در خانه‌های‌شان از استخر و مخازن بزرگ آبی برخوردار هستند. بنابراین با مدیریت پلکانی می‌توان این فرآیند را مدیریت کرد. اینکه هرچقدر خانوار مصرف بیشتری داشته باشند، یارانه کمتری به آنها تعلق می‌گیرد. مورد دیگر جداسازی آب شرب با استحمام است که متاسفانه هنوز اقدامات ملموسی در این زمینه انجام نشده. باتوجه به اینکه فرآیند تامین آب شرب هزینه‌بر است، نباید در مصارف شست‌وشو یا استحمام مورداستفاده قرار گیرد.

سخن پایانی

در این شکی نیست که منابع آب در حال کاهش یافتن هستند، اما به‌نظر می‌رسد که مسئله واقعی کم شدن منابع آب نیست، بلکه مسئله اصلی مدیریت نادرست آن است. باتوجه به عدم‌مدیریت صحیح منابع آب در بخش‌های مصرف‌کننده اعم از کشاورزی، شهری و صنعتی و همچنین نداشتن فرهنگ‌سازی صحیح درباره ضرورت مصرف بهینه آب در میان مردم، مشکلات عدیده در بخش منابع آب به‌وجود آمده‌اند که رفع این مشکلات منوط به بکارگیری روش‌های کارآمد ارائه‌شده توسط متخصصان در این زمینه است. از جمله راهکارهای ارائه‌شده می‌توان به اصلاح قوانین مصرف در کشاورزی مانند تعیین حدود برای مصرف سالانه از ذخایر آب زیرزمینی توسط آب‌بران، حمایت نکردن از محصولات آب‌بر و استفاده از بذرهای اصلاح‌شده در مناطق کم‌آب، جلوگیری از هدررفت آب مجازی در تاسیسات آبرسانی، باز تدوین و بروزرسانی سند ملی آب اشاره کرد.

منبع: صمت

  اقتصادالکترونیکی آخرین و به روزترین محتوی در اقتصاددیجیتال

کانال تلگرام  رسانه فناوری هوشمند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا