استراتژی بهرهگیری از هوش مصنوعی در تحول دیجیتال
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک
در سال جاری در سراسر جهان از جمله ایران تب و تاب بهره گیری از مزایای تکنولوژی هوش مصنوعی بسیار فراگیر شده است و اغلب تحلیل گران و مدیران، این فناوری جدید را از اصلی ترین مصادیق تحول دیجیتال در سازمان می دانند. اما آنچه که در این میان مانع دست یابی شرکت ها به مزایای هوش مصنوعی است، نه سرمایه لازم برای تامین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری آن و نه حتا دانش مورد نیاز برای ایجاد آن است چرا که هر دو اینها در کشور ما وجود دارد و به نظر می رسد عامل اصلی بازدارنده، ناشناخته بودن رویکرد و شیوه بهره گیری از امکانات هوش مصنوعی در سازمان و استراتژی گام نهادن در مسیر آن است!
به عبارت دیگر آنچه که در این میان مفقود و ناشناخته است، بینش هایی که است که به مدیران بیاموزد که از کجا شروع کنند و چگونه در این مسیر قدم بردارند زیرا بهره گیری از امکانات هوش مصنوعی پر هزینه است و ایجاد آن در حوزه های مختلف وقت و تمرکز زیادی از مدیران را درگیر می نماید. کاربری های هوش مصنوعی در سازمان های مختلف مصادیق متعدد دارند و چالش هر سازمان هم با دیگری متفاوت است پس انتخاب استراتژی درست در مواجهه با این تکنولوژی مهم ترین عامل موفقیت در این عرصه از تحول دیجیتال سازمان است.
بیشتربخوانید: ۸ ابزار هوش مصنوعی مناسب کسب و کار در سال ۲۰۲۴
سه استراتژی برای تحقق تحول دیجیتال در سازمان ها متصور است که به نظر می رسد از میان اینها دو استراتژی تپه نوردی و عبود از رودخانه موثرترین ها باشد:
راهبرد سفر برنامه ریزی شده در استراتژی هوش مصنوعی
احتمالا بدیهیترین استراتژی برای تحول در سازمان با بهره گیری از هوش مصنوعی استراتژی “سفر برنامه ریزی شده” است. این استراتژی بر مبنای شفافیت و مشخص بودن هردو عامل نتیجه و مسیر تعریف شده است. در این استراتژی چشم اندازی از مقصد نشان می دهد که به کجا می خواهیم برسیم و قصد داریم برای دستیابی به آن از یک مسیر از پیش مشخص و برنامه ریزی شده دقیق عبور کنیم.
این رویکرد به نظر ایده آل می آید زیرا قابل پیش بینی و به راحتی قابل فهم است و به سادگی میتوان آن را برای کارمندان و سرمایه گذاران شرح داد. علاوه بر این ذهنیت غالب مهندسی در مدیران مدیران ما با استراتژی سفر برنامه ریزی شده هماهنگ تر است، آنگونه که بتوانند از ابتدا هم دستاوردهای مورد انتظار از هوش مصنوعی را پیش بینی کنند و هم مسیر تحقق آن در سازمان را به دقت برنامه ریزی نمایند اما متاسفانه معمولا شرایط اینگونه نیست، ماهیت رویکردهای تحول دیجیتال و خصوصا هوش مصنوعی چنان است که شفافیت و دقت کافی در پیش بینی دستاوردهای هوش مصنوعی و مسیر تحقق آن در سازمان وجود ندارد، پس به نظر می رسد گام برداشتن به این شیوه در مسیر هوش مصنوعی بازدهی لازم را ایجاد نمی کند و احتمال شکست را بالا می برد.
بیشتربخوانید: گام بعدی دستورکار تحول دیجیتال شما چیست؟
راهبرد عبور از رودخانه در بهره گیری از استراتژی هوش مصنوعی
در برخی موارد در روش بهره گیری از امکانات تحول دیجیتال و مشخصا هوش مصنوعی ابهام وجود دارد اما دستاوردهای مورد انتظار از آن تا حدود زیادی از پیش شناخته شده است مثلا اینکه می خواهیم با بهره گیری از این تکنولوژی فروش را افزایش دهیم، بهره وری عملیات را بالا بریم، هزینه ها را کاهش دهیم یا سفر تجربه مشتری را لذت بخش تر نماییم. استراتژی مناسب جهت ایجاد تغییر با هوش مصنوعی در این فضا را “عبور از رودخانه” می نامیم.
نتیجه مشخص است اما به روشی اکتشافی برای طرح ریزی مسیر بهره گیری از هوش مصنوعی نیاز داریم. باید در حالی که یک چشممان به مقصد است شمرده شمرده قدم برداریم و اگرچه مسیر را از پیش نمی دانیم اما با سعی خطا و شبیه سازی و موقعیت سنجی در طول زمان آن را می یابیم.
سازمانی که بخواد از راهبرد عبور از رودخانه در بهره گیری از تکنولوژی هوش مصنوعی استفاده کند باید قابلیت هایی همچون، رهبری با توانایی اندازه گیری موقعیت، توان ارزیابی آزمایشات و شبیه سازی ها، انعطاف پذیری در تخصیص دوباره منابع به سمت ایده هایی که نتایج بهتری دارند، فرهنگ سازمانی که در آن به آزمایش کردن و یادگیری حاصل از آن ارزش میگذارد، توان شبیه سازی موقعیت های آتی و تجزیه و تحلیل و پیش بینی آینده با رویکرد ریسک را در لایه های مختلف مدیریتی و کارشناسی ایجاد کند.
سازمان با بره گیری از این استراتژی بدون آنکه از پیش دقیقا بداند که روش توسعه هوش مصنوعی در سازمان چیست، ابتدا دستاوردهای مورد انتظار را به صورت واضح مشخص می کند و سپس با سعی و خطا، موقعیت یابی، شبیه سازی و یادگیری حاصل از نتایج مسیر درست عبور از رودخانه میان وضعیت اکنون و دستاوردهای مورد انتظار را می یابد.
بیشتربخوانید: نقش رایانش ابری در تحول دیجیتال
راهبرد تپه نوردی برای بهره گیری از استراتژی هوش مصنوعی
برخلاف عبور از رودخانه که از ابتدا مقصد مشخص است و به دنبال روش مناسب دستیابی به آن می گردیم، در “تپه نوردی” از ابتدا روش مشخص است اما مقصد نه. مشخص نبودن هدف یا به دلیل ابهام آن است و یا شرایط به نحوی است که باز بودن نتیجه منفعت بیشتری برای سازمان دارد و بهتر است هدف گذاری برای دستاوردها را تا فراهم آوری شناخت بیشتر از کاربری این تکنولوژی در سازمان به تعویق بیاندازیم.
به این استراتژی تپه نوردی گفته میشود چون هدف ما یک قله مشخص نیست بلکه بر یک سری قدم های درست که موجب حرکت رو به بالای ما می شود متمرکز شده ایم در این رویکرد سازمان به جای آنکه بر پیش بینی و هدف گذاری دستاوردهای مورد انتظار از هوش مصنوعی تمرکز کند، دانش پایه این تکنولوژی را در سازمان فراهم می کند، گروه های تحقیق و توسعه پیرامون آن شکل می دهد و سپس از آنها می خواهد که با شناخت این تکنولوژی مصادیق بهره گیری از آن در سازمان را بیابند.
ای بسا نتیجه این شود که هوش مصنوعی در عرصه نگهداری و تعمیرات تجهیزات به کار برود یا در حوزه مدیریت دانش استفاده شود یا اینکه امکانی شود برای بهبود ارایه مشاوره های سودمند به مشتری و دیگر دستاوردهایی که از پیش تعیین نشده است اما قله هایی هستند که در این مسیر کوهپیمایی بر ما آشکار شده اند.
نتیجه
تحقیقات مفصل درباره موفقیت و شکست شرکت ها در هوش مصنوعی نشان می دهد که به ترتیب دو استراتژی تپه نوردی و عبور از رودخانه احتمال موفقیت بیشتری نسبت به سفر برنامه ریزی شده اند، چیزی که در آغاز دور از ذهن به نظر می رسد.
منبع: سایت دکتر حسین نوریان
بیشتربخوانید: پنج ستون و عامل اصلی در تحول دیجیتال موفق